سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : چهارشنبه 96/3/3 | 1:12 عصر | نویسنده : عطاالله سالاری

رهنمودهایی برای مدیریت در شرایط آشوب یا آشفتگی    :

پنج رهنمود یا توصیه به منزله ی پنج اصل اولیه برای مدیریت در شرایط آشوب بر شمرده می شود:

1-   باز اندیشی در مفاهیم سنتی مدیریت

ساختارهای سلسله مراتبی  در نظامهایی که دائما در معرض تغییرات و بی نظمی هستند چه جایگاهی می تواند داشته باشد؟

در نظامی که پیش آمد ها تصادفی و حوادث از منطق بی نظمی پیروی می کند، طرح ریزی چه مفهومی خواهد داشت؟آیا به این معنی نیست که کسی سعی کند مسیر پیچ در پیچی را با حرکت بر روی یک خط راست طی کند؟

نظریه ی پیچیدگی برای مدیران این پیام را دارد که دیگر نمی توان از طریق اهداف سلسله مراتبی یا از طریق منطق از پیش تعیین شده، مثل اینکه در طراحی پلها یا ساختمانها بکار گرفته می شود،سازمانها را اداره کرد. مدیران باید بیاموزند که رخدادها و تغییرات در جریان زمان ظهور می کنند و بدانند که مدیران خود نیز بخشی از این تغییر هستند. آنها باید به جای طرح ریزی و کنترل به شکل سنتی، به روان سازی فرآیند تغییر بیاندیشند.

2- هنر تغییر

سیستم های پیچیده و آشوب دائما بین جاذبه های مختلف اسیر هستند.این وضعیت تا آنجا ادامه می یابدکه یکی از جاذبه های جدید بتواند بر جاذبه های مسلط غالب شود .پس از آن مجدداّ سیستم به سوی نقاط بحرانی حرکت می کند وباز درگیری شروع می شود ودر این مسیر فرایند تکامل پیموده می شود.حمید رضا ترکمندی ، زیباوب www.zibaweb.com    

پیتر سنگه معتقد است که درهر سیستمی دو دسته حلقه به نام حلقه های تقویت کننده وحلقه های متعادل کننده مشغولند.حلقه ها ی تقویت کننده در پی تغییر جاذبه مسلط وحلقه های متعادل کننده در پی پایداری وثبات آن هستند. سنگه دراین باره چنین می گوید :

رهبرانی که سعی در ایجاد تغیر درسازمانهای خود دارند ، ناخودآگاه به مقابله با فرآیندهای متعادل کننده می پردازند، آنهامقاومت از طرف سیستم خود را درمقابل تغیرات احساس می کنند اما عملاّ منش‍إ این مقاومت رانمی یابند.هر زمانی که مقاومتی درمقابل تغییر مشاهده شد ، باید توجه کنید که یک یا چند فرآیند متعادل کننده مخفی مشغول فعالیت هستند، این مقاومت نه پایدار و زود گذراست ونه چیزی اسرار آمیز ، بلکه ناشی از ترس تغییر در هنجارهای سنتی سازمان ونحوه انجام امور است .رهبران آگاه به جای افزایش فشار  برای انجام تغیرات درسازمان ودر هم شکستن مقاومت ها درجستجوی یافتن منابع این مقاومت هستند.

3 -  تغیرات کوچک واثرات بزرگ .

نظامهای غیر خطی در شرایط آشوب وبحران ، نسبت به تغیرات کوچک وجزئی بسیار حساس بوده ومی دانند که کوچکترین نوسانات واختلالات در آنها در اثرتقویت درکل نظام تشدید شده ومی تواند منجر به تغیرات بزرگ شود .

این ویژگی که به اثر پروانه ای معروف است برای مدیران حامل این پیام است که :برای انجام تغییرات بزرگ نیاز به دستگاههای عریض وطویل نیست بلکه باید نقاط حساس وتعیین کننده را پیدا کرد وآنگاه با اعمال تغیری کوچک سازمان را به سوی تغییرات بزرگ هدایت نمود.

4 نقش مدیران .

 در سیستمهای یچیده امکان طرح ریزی وپیش بینی دقیق عملیات سیستم وجود ندارد .شکل  ها ووضعیت ها خود ظهور می کنند و نمی توان آنها راتحمیل کرد ،مدیران تنها قادرند که زمینه های بروز " جاذبه مطلوب " را فراهم نمایند یا اینکه پارامترهایی که بر روند تکاملی سیستم موثر هستند را تغییر دهند .

مدیران باید با اصول ومفاهیمی همچون خود سازماندهی ، سازمانهای یادگیرنده ، گروههای خودگردان ، تواناسازی ، سازمانهای هوشمند واستعاره هایی همچون ارگانیسم زنده ، مغز وهولوگرام که با این پارادایم وارد ادبیات مدیریت می شوند آشنا شوند.

5 -  یاد گیری هنر جور سازی ( کلاژ )

استعاره کلاژ به معنی در هم آمیختن ، از جمله استعاره های سازمانی است که اخیراّ وارد متون مدیریت شده است .کلاژ هنری است که درآن باکنارهم قراردادن اشیاء ، قطعات ، تصاویر ، طرحها واجزاء ناهمگون ومتضاد هویتی نو ، بدیع وبا معنی می سازند.

امروزه مدیران با نظامهای پیچیده که دارای وجوه متعدد ، متفاوت ، درگیر وپویا است روبرو هستند. بنابراین برای طراحی وهدایت سازمان دراقیانوس امواج تغییرات ، تنها از یک ساختار ، یک سبک ویک نگرش ویک راهبرد کاری ساخته نیست . به همین جهت آنها باید دایماّ درحال جورسازی ریخت سازمان به شکل مقتضی ومناسب باشند. شکل سازمان دارای ماهیت تکاملی است ودائماّ از جاذبه ای به جاذبه دیگر تغییر می کند ومدیران در این مسیر با چالش جورسازی اجزای سازمانی روبرو هستند. قطعات سازمانی باید چنان درهم آمیخته شوند که جاذبه مسلط نمایانگر هویت ونظامی موزون ، کارا ، بدیع وزابنده باشد واین یکی از چالشهای امروزی است که مدیران باآن روبرو هستند.

 

تئوری آشوب و آموزش وپرورش :

آموزش وپرورش ارتباط تنگاتنگی با آشفتگی دارد . شرایط اولیه وهمچنین تمام شرایطی که بعداّ بوجود می آید از نظر میزان دقت ویکسان بودن ، برای هر دانش آموز یا کلاس درس  شناخته شده نیستند.

آشفتگی در آموزش وپرورش به دو صورت ممکن است مورد توجه قرار گیرد . نخست  اینکه درهر کلاس درس عدم قطعیت وجریانات غیر قابل پیش بینی حاکم است با وجود استفاده از بهترین  وپیشرفته ترین تکنیک های تدریس ومدیریت کلاس ، هر کلاسی درمعرض بی شمارترین  رویدادهای ممکن قرار دارد. دوم اینکه بسیار مشکل است که ارتباط بین آموزش  ویادگیری را بفهمیم .چگونه یک معلم می تواند بفهمد که چه چیزی آموخته شده  است . یا اینکه بهترین مطلب برای یادگیری دانش آموزان در کوتاه مدت وبلند مدت چیست ؟ دانش آموزان درطول زندگیشان ودر دنیای مدرسه هرکدام درمعرض آشفتگی های گوناگونی قرار دارند ، که روی نتیجه وهدف آموزش می تواند تاثیر گذار باشد .معلمان ومربیان همیشه با شرایط عدم اطمینان سر وکار دارند اینکه چگونه وچطور آموزش دهند.

یکی از ویژگیهای نظریه آشوب وآشفتگی ، طبیعی بودن آن است وآن یک عنصر کلیدی است .گرچه آشفتگی ممکن است سب عدم اطمینان شود اما فرصت هایی رابرای تغییر وامید به آینده خلق می کند .معلمان لازم است که برای آشفتگی آمادگی پیداکنند وغیر قابل پیش ینی بودن وعدم قطعیت را به عنوان یک شرط طبیعی بپذیرند.معلمان نمی توانند روی تمام دنبا تاثیر بگذارند یا آنرا کنترل کنند .اما آنها می توانند روی تکه های کوچک دنیا تاثیراتی بگذارند.


جریان تکاملی زندگی بشر، نشان از حرکت از سادگی فراگیر به پیچیدگی فراگیر دارد    . آدمی پیچیده تر می شود، همچنانکه حوزه اندیشه، دانش و علوم، فناوری، و سیستم های اجتماعی پیچیده تر می شوند. در این سیر تکاملی، همه چیز با هم حرکت می کند؛ به همین دلیل وقتی بشر به درک نیوتنی می رسد، سیستم‌های اجتماعی نیز در مرحله ماشینی به سر می‌برند و وقتی به درک بی نظمی و آشوب می رسد، این سیستم ها به مرحله پیچیدگی و پیش بینی ناپذیری رسیده اند    . دوران ما، عصر تغییرات سریع و پیچیدگیهای روز افزون است. اداره سازمانهای پیچیده، مسائل پیچیده، اهداف پیچیده و دنیای پیچیده، به انسانهای پیچیده نیاز دارد. انسانهای پیچیده نیز در سازمانهای پیچیده پرورش می یابند. سیستم های اجتماعی که مرزهای خود را به روی این تغییرات سریع و تحولات بزرگ باز می کنند، به خود فرصت می‌دهند که به بلوغ درک پیچیدگی دست یابند. سیستم های بسته، همچنان ساده باقی می مانند و در نتیجه اعضای آنها نیز فرصت یادگیری برای اداره جهان پیچیده را نخواهند داشت. کشور ما نیز به عنوان بخشی از دنیای امروز، نیاز به مدیرانی دارد که قدرت اداره سازمانهای پیچیده و شرایط بی نظمی و آشوب را داشته باشند؛ بنابر این سازمانها باید اقدام به باز کردن مرزهای خود به روی تحولات و تغییرات بیرونی و افزایش تعاملات بیرونی کنند تا اعضای آنها در پیچیدگی ، فرصت پیچیده شدن را به دست آورند. سخن آخر اینکه بدون انسانهای پیچیده، قادر به اداره پیچیدگی نیستیم و بدون وجود بستر پیچیده، قادر به پرورش انسانهای پیچیده    .

 

 

نتیجه گیری:

براساس پارادایم غالب در علوم نیوتنی که اساس تمدن بشری از قرن هفدهم میلادی را تاکنون تشکیل می دهد، جهان قابل پیش بینی و روابط علت و معلول ساده، روشن و خطی فرض می شد که در نتیجه گسترش و تحولات بنیادین در حوزه های معرفتی علوم مفروضات فوق رد شده و پارادایم جدیدی براساس پذیرش جایگزینی بی نظمی به جای نظم، بی یقینی به جای یقین، پیش بینی ناپذیری به جای پیش بینی پذیری، پیچیدگی به جای سادگی، تناقضها و ابهام به جای وضوح و روشنی، و روابط غیـر خطی به جای روابط خطی شکل می گیرد که نظریه آشوب ناشی از این تحولات بنیادین در مفروضات و دانش بشری است    .

جابجایی در مفروضات پارادایم ها و پیدایش و گسترش نظریه آشوب که از مهمترین ویژگی های آن، اثر پروانه ای، سازگاری پویا، هولوگرافی و جاذبه های عجیب است موجب شده است که تغییرات بنیادین در حوزه های نظری و عملی علوم از جمله مدیریت ایجاد شود    . به عنوان مثال براساس ویژگی پروانه ای آشوب، سیستم ها نسبت به شرایط اولیه حساس بوده و تغییــر انــدک در این شرایط می تواند به اثرات و تغییرات عظیم در نتایج و کارکردهای سیستم منجر شود. براین اساس سیستم های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و سازمانی و... از این خاصیــت برخوردارند بـــه گونه ای که در تمام این سیستم ها نقاطی وجود دارند که تغییر اندک و دستکاری آنها موجب تغییرات عظیم می شود لذا تحلیل گران سازمانی باید با آگاهی از این نکته مهم به تحلیل سیستم های سازمان به منظور شناسایی این نقاط استراتژیک بپردازند که دارای خاصیت اهرمی هستند    .

آگاهی و شناخت، تجربه و دانش، خلاقیت و نوآوری مستمر باعث می شود که سازمانها با شناسایی نقاط حساس و تکیه گاههای مناسب سازمان و استفاده از سایر ویژگیهای آشوب، بتوانند با تغییرات اندک و حرکت مناسب موجبات تحول و دگرگونیهای عظیم را در کارکردها و نتایج متناسب با الزامات محیطی و قابلیتهای داخلی فراهم آورند   .

ذکر این نکته حائز اهمیت است که در رابطه با نظریه آشوب در کشور ما تحقیقات کاربردی خاصی صورت نگرفته است.



 

 

منابع :

1-  الوانی ، سید مهدی ، دانایی فرد،حسن ،(1384)،تئوری نظم در بی نظمی و مدیریت،تهران،انتشارات صفار

2- حیدری ، غلامحسین و همکاران،(1381)،نگرش نوین به نظریات سازمان و مدیریت در جهان امروز،تهران ،انتشارات فرا شناختی اندیشه

3-  جمعی از اساتید، (1378)، نظریه های مدیریت،تهران ، انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی

4-  احمدی ، مسعود ، (1384)، مبانی سازمان و مدیریت؛ تهران؛ انتشارات پژوهشهای فرهنگی

نویسنده: علی حیاتی http://www.vaseti13694.blogfa.com/post-32.aspx

لطفا از  مطلب فوق حتما" با ذکر این لینک و منبع استفاده نمایید :حمید رضا ترکمندی ، زیباوب www.zibaweb.com

جیسون (1996) الوانی (1378) استیسی (1998) قدمی و نیازمند (1378) تی تن بوم (1998):

bashgah.net




  • paper | ری شاپ | جستوجوی فایل